|
از تابستان داغ تا خزان بیپایان آمریکا
نوید مؤمن: حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در سخنان حکیمانهشان به مناسبت عید سعید قربان، به توطئههای آمریکا درباره ایجاد تابستان داغ در ایران اشاره فرمودند و تاکید کردند: «آمریکاییها میخواستند تابستانی داغ برای ما رقم بزنند، البته این تابستان داغ برای خود آنها ایجاد شده است. آمریکاییها میخواهند دولت ما را ورشکسته و به طور کل اقتصاد ایران را متلاشی کنند. آنها تلاش میکنند ذیل تحریمها رابطه ایران با کشورهای منطقه را قطع کنند. البته باید بگوییم شتر در خواب بیند پنبهدانه».
18 اردیبهشت 97، زمانی که ترامپ رسما از توافق هستهای با کشورمان خارج شد، مثلث «پمپئو- جان بولتون- جولیانی» که حامیان اصلی منافقین کوردل و دیگر گروههای ضدانقلاب و برانداز در کشورمان بودند، به آنها وعده دادند ژانویه سال 2018 (دیماه 97) یک ماه قبل از فرارسیدن چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی دیگر وجود نخواهد داشت! جمله مشهور «جان بولتون» مشاور امنیت ملی سابق آمریکا در پیامی که به نشست گروهک تروریست منافقین در پاریس مخابره کرد، هنوز در اذهان باقی است: «ایرانیها نمیتوانند چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب خود [انقلاب اسلامی] را جشن بگیرند. ما بزودی در تهران خواهیم بود».
اکنون در سال 2020 میلادی به سر میبریم و انقلاب اسلامی ایران در سایه هدایتها و تدابیر رهبر حکیم انقلاب و آگاهی مردم در مواجهه با توطئه دشمنان، در حال عبور از یک پیچ تاریخی و سخت است. با این حال در آن سوی آتلانتیک در خیابانهای آمریکا، اتفاقات دیگری در حال رخ دادن است! قتل «جورج فلوید» توسط پلیس نژادپرست آمریکا در شهر مینیاپولیس، به کبریتی در یک انبار باروت تبدیل شد! انبار باروتی که افرادی مانند «رکس تیلرسون» وزیر سابق خارجه دولت ترامپ نیز درباره شعلهور شدن آن از قبل هشدار داده بودند. «جورج فلوید» و «مینیاپولیس» به اسم رمز «خشم» و «اعتراض» مردم آمریکا در قبال ساختار سیاسی، امنیتی و اجتماعی این کشور تبدیل شد. ترامپ و همراهانش که انتظار داشتند پشت مانیتورهای خود در کاخ سفید نشسته و مشغول تماشای ناآرامیهای جدید در خیابانهای ایران باشند، مجبور شدند برای جمع کردن بقایای خردشده مجسمههای «کریستف کلمب» در خیابانهای مختلف این کشور جلسه اضطراری برگزار کنند!
نیمی از پیشبینی مقامات آمریکایی درست بود؛ «تابستان داغ» رخ داد اما نه در ایران!
شاید کمتر کسی تصور میکرد از «نیویورک» و «کالیفرنیا» گرفته تا «ویسکانسین» و «میشیگان» به صحنه نبرد نامحدود پلیس و معترضان سیاهپوست و سفیدپوست به نژادپرستی تبدیل شود. کار به جایی رسید که «ترامپ» عاجزانه از «مارک اسپر» وزیر دفاع خود خواست «ارتش آمریکا» را به عنوان آخرین نهاد باقیمانده، وارد خیابانهای این کشور کند، زیرا «گارد ویژه» این کشور نیز در مقابله با خروش مردم آمریکا علیه رژیم و ساختار حکومتی ظالمانه این کشور ناکام مانده بود!
شکست مطلق آمریکا در مواجهه با کرونا، وقوع بحران اقتصادی بیسابقه در ایالاتمتحده، اعتراضات گسترده ضدنژادپرستی، بروز دیالکتیکها و تضادهای ذهنی پایدار درباره ماهیت نظام سرمایهداری و نئولیبرالیسم و... جملگی اجزای تشکیلدهنده «تابستان داغ» آمریکا هستند. اما سوال اصلی اینجاست: آیا «تابستان داغ» سال 2020 میلادی، یک بازه زمانی محدود 3 ماهه در آمریکا بوده و خواهد بود؟ به عبارت بهتر، میتوان آخرین روز از شهریورماه امسال را پایان «تابستان داغ» در ایالاتمتحده دانست؟! قطعا خیر!
با ورود به فصل پاییز، «خزان آمریکا» نیز آغاز خواهد شد: ترامپ و بایدن بر سر تصاحب قدرت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هر اقدامی انجام میدهند ضمن آنکه حضور ترامپ در رأس معادلات سیاسی آمریکا و اقدامات خاص وی سبب شده است «رقابت بیخاصیت» در انتخابات ریاستجمهوری این کشور، برای نخستین بار طی سالهای اخیر به «نفرت دوطرفه» تبدیل شود! بر این اساس، طرفداران و مخالفان ترامپ، نسبت به یکدیگر «متنفر» شدهاند و شکست هر یک از 2 حزب سنتی آمریکا در انتخابات، چنین نفرتی را در فضای اجتماعی- سیاسی این کشور آزاد خواهد کرد. بیدلیل نیست که ترامپ از اکنون، موضوعاتی مانند «تقلب در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا» و «عدم پذیرش شکست» را مطرح میکند. هنوز «زلزله اصلی» در آمریکا باقی مانده است. «تابستان داغ» آمریکا نه تنها به لحاظ زمانی محدود به 3 ماه تابستان نخواهد بود، بلکه مقدمهای برای ورود به «خزان آمریکا» یا «خزان نظام سرمایهداری» خواهد بود. در این میان، تلاش خاص دموکراتها برای تحریف اعتراضات جاری در آمریکا و تبدیل آن به «نارضایتی روبنایی از ترامپ»، بینتیجه مانده است. دیگر تفاوتی ندارد میان «ترامپ متوهم» و «بایدن خوابآلود» کدامیک در کاخ سفید حضور پیدا کنند! رئیسجمهور بعدی آمریکا- هر فردی باشد- وظیفه حمل «پرچم سفید شکست» را در مقابل دهها میلیون معترض به نظام سرمایهداری بر عهده خواهد داشت.
ارسال به دوستان
چگونه استقلال موفق شد طی 2 بازی براحتی از سد سپاهان پرمهره بگذرد؟
تولد دوباره
وقتی در عرض 2 هفته یک مربی جوان موفق میشود در 2 بازی متوالی از سد سپاهان و مربی باتجربهاش بگذرد یعنی هیچ چیز اتفاقی نیست. فرهاد مجیدی باز هم مچ قلعهنویی را خواباند؛ این بار در جام حذفی. استقلال موفق شد با نتیجه 2 بر صفر از سد سپاهان بگذرد تا برای نخستینبار در تاریخ لیگ برتر، قلعهنویی به واسطه نتایج بد، تن به استعفا بدهد. او چند سال قبل یک بار در ابتدای لیگ، 2 بازی هدایت ملوان را به عهده داشت و بعدا به واسطه مشکلات مالی استعفا کرد اما استعفای دوشنبهشب او از جنس دیگری بود. فرهاد مجیدی با وجود اینکه 3 نفر از بهترین مهرههای خود را در اختیار نداشت اما باز هم موفق شد درس بزرگی به مربی سابق خود بدهد. حالا مجیدی خودش را به عنوان یک مربی صاحب سبک در فوتبال ایران جا انداخته و این بهترین خبر برای آبیهاست که عادت داشتند هر فصل یک بار کادر فنی خود را تغییر دهند.
* راز یک خط دفاعی
استقلالیها در حالی موفق به شکست دادن سپاهان در جام حذفی شدند که برای این بازی 3 مهره کلیدیشان را هم به دلیل مصدومیت در اختیار نداشتند. استقلال در حالی موفق شد در دیداری حساس حریف پرقدرت خود، سپاهان را با ۲ گل در ورزشگاه خالی از تماشاگر آزادی شکست دهد که ۳ بازیکن کلیدی آنها به دلیل مصدومیت این دیدار را از دست داده بودند و به نظر میرسید زهر خط حمله آبیها کمتر از همیشه باشد. مجید نامجومطلق در نشست خبری پس از بازی اشاره به آنالیز خوب استقلال از سپاهان داشت و این آنالیز خوب را عامل اصلی این پیروزی دانست. در واقع مربی آبیپوشان اشاره درستی داشت و با شناختی که کادر فنی استقلال از نحوه بازی سپاهان داشت، ترکیب متفاوتی را برای این بازی در نظر گرفت که نشان از همین شناخت و آنالیز داشت. فرهاد مجیدی در این بازی خاص برای نخستینبار در ترکیب خط دفاعی تیمش استفاده همزمان از چشمی، یزدانی، دانشگر و غلامی را در دستور کار قرار داد. حضور ۴ مدافع تخصصی میانی با قدرت بالای سرزنی در ۴ نقطه از خط دفاعی نشان از قدرت بالای سرزنی خط دفاعی آبیپوشان در این بازی داشت. در واقع مجیدی که بخوبی میدانست بزرگترین خطری که در این بازی دروازه تیمش را تهدید خواهد کرد، از سوی مهاجمی استثنایی مثل کیروش است، با استفاده همزمان از این ۴ مدافع، تا حد امکان قدرت سرزنی تیمش در خط دفاعی را بالا برد و استفاده از همین تاکتیک ساده باعث شد زهردارترین مهاجم سپاهان کمترین تهدید برای دروازه آبیها باشد. زمانی که زهر تیم سپاهان در خط حمله گرفته شد، آبیها فرصت بهتری پیدا کردند تا به دروازه میهمان خود نزدیک شده و بارها این دروازه را با خطر مواجه کرده و ۲ بار هم موفق به فتح آن شوند.
* تجربه عجیب استقلال؛ عالی حتی بدون شیخ
در حالی که به نظر میرسید استقلال بدون دیاباته کار سختی را برای دیدار مقابل سپاهان داشته باشد اما آبیپوشان این دیدار سخت و دشوار را با پیروزی پشت سر گذاشتند. پیش از دیدار با سپاهان، استقلال در نیمفصل دوم 7 دیدار را بدون شیخ دیاباته بازی کرده بود و در این 7 دیدار، مقابل الاهلی عربستان، گلگهر سیرجان و فولاد خوزستان شکست خورده بود، در دیدار با پرسپولیس، الشرطه و سایپا به نتیجه مساوی رضایت داده و تنها مقابل ذوبآهن به پیروزی رسیده بود. کسب تنها 6 امتیاز از 7 دیدار، نشان از تأثیرگذاری بالای شیخ دیاباته در ترکیب استقلال دارد. در دیدار دوشنبه شب گذشته مقابل سپاهان، در حالی که ارسلان مطهری و فرشید اسماعیلی نیز در دسترس مجیدی نبودند، خیلیها انتظار شکست تیم فرهاد را داشتند ولی استقلال در دیدار مقابل زردپوشان اصفهانی بسیار خوب کار کرد و به آنچه استحقاقش را داشت، رسید. با توجه به دیدار سپاهان با شهرخودرو در هفته بیستونهم و دیدار تراکتور و فولاد در آخرین هفته لیگ برتر، استقلال برای رسیدن به سهمیه تنها به کسب 3 امتیاز از 2 دیدار آیندهاش نیاز دارد؛ سهمیهای که همین الان نیز به نظر میرسد به دست آمده باشد. به همین دلیل، احتمال میرود فرهاد برای دیدار حساس نیمهنهایی حذفی مقابل پرسپولیس، حداقل در دیدار روز شنبه مقابل پیکان به دیاباته استراحت بدهد تا این بازیکن خود را مهیای جام حذفی کند.
* گزارش AFC از برتری استقلال مقابل سپاهان
سایت رسمی AFC در گزارشی به مهمترین اتفاقات اخیر فوتبال ایران پرداخت. سایت رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا درباره مسابقات فوتبال ایران در شامگاه دوشنبه نوشت: دیدار استقلال مقابل سپاهان همیشه حساس بوده و این موضوع باز هم ثابت شد. استقلال در مرحله یکچهارم نهایی جام حذفی با برتری 2 بر صفر به جمع 4 تیم پایانی رسید و امیر قلعهنویی، سرمربی سپاهان هم از سمت خود کنارهگیری کرد. در حالی که سهمیه لیگ قهرمانان آسیا انتظار قهرمان جام حذفی را میکشد، استقلال در نیمهنهایی به پرسپولیس، تراکتور و نفت مسجدسلیمان اضافه شد. سپاهان هم برای ادامه لیگ قهرمانان آسیا باید سرمربی جدیدی انتخاب کند. در حالی که نخستین دیدار جام حذفی از ماه فوریه در سرخط اخبار قرار داشت، 7 تیم بالای جدول لیگ ایران در آخرین دیدار خود پیروز نشدند و رقابت برای کسب جایگاه دوم ادامه دارد. استقلال با 49 امتیاز و ۲ امتیاز بیشتر از تراکتور و فولاد در رتبه دوم جدول است. سپاهان و شهر خودرو هم در فاصله ۲ بازی تا پایان مسابقات 45 امتیازی هستند.
* مجیدی و کاری که باتجربهها از پس آن برنیامدند
پیشکسوت استقلال معتقد است استقلال در بازی با سپاهان بهترین عملکرد دفاعیاش را در بازیهای اخیر داشته است. منصور رشیدی درباره پیروزی استقلال مقابل سپاهان در چارچوب مرحله یکچهارم نهایی جام حذفی اظهار کرد: استقلال نسبت به چند بازی گذشته بهتر بود و به نظرم یکی از بهترین بازیکنان استقلال مقابل سپاهان حسینی بود که در این بازی خونسرد و آرام بود و جز یک صحنه که اشتباه کرد، عملکرد خوبی در تمام صحنهها از خود به نمایش گذاشت. او افزود: ترکیب ۲ تیم در این دیدار متفاوت بود. ۲ نفر از مهاجمان استقلال یعنی دیاباته و مطهری در این بازی غایب بودند. با این حال فرهاد مجیدی بسیار خوب آنالیز کرده بود و میدانست نمیتواند از جناحین استفاده کند. به همین دلیل با ترکیب ۱-۵-۴ به فکر استفاده از ضدحمله از عمق دفاعی سپاهان بود. بر عکس استقلال، سپاهان روی سانتر از جناحین و سرزنی کیروش حساب باز کرده بود ولی در این بازی پس از 8-7 مسابقه استقلال عملکرد دفاعی خوبی داشت و به سپاهانیها اجازه گلزنی نداد. پیشکسوت استقلال در پایان درباره سرنوشت این فصل استقلال با فرهاد مجیدی گفت: با اینکه چند تیم موقعیت خوبی برای نایبقهرمانی دارند اما استقلال شانس بیشتری از بقیه دارد ولی برای جام حذفی نمیتوان صددرصد نظر داد. در کل باید به مجیدی فرصت داد چون جوان است و مشکلات زیادی هم در این فصل داشت. باید این موضوع را در نظر گرفت که مربیان باتجربهتر از مجیدی نتوانستند از پس کار در استقلال بربیایند ولی مجیدی با وجود داشتن مصدومان زیاد، کرونا و حواشی مختلف دیگر، خوب عمل کرده است.
***
[داربی در نیمهنهایی حذفی]
مرحله نیمهنهایی جام حذفی فوتبال قرعهکشی شد که بر این اساس پرسپولیس و استقلال برگزارکننده یکی از دیدارهای نیمهنهایی در شهریورماه خواهند بود. مراسم قرعهکشی مرحله نیمهنهایی جام حذفی فوتبال دیروز در محل سازمان لیگ برگزار شد. استقلال، پرسپولیس، نفت مسجد سلیمان و تراکتور 4 تیم حاضر در مرحله نیمه نهایی هستند که طبق قرعهکشی انجام شده، پرسپولیس - استقلال و نفت -تراکتور با هم بازی میکنند. پرسپولیس و تراکتور در نیمه نهایی میزبان خواهند بود. مرحله نیمه نهایی بعد از اتمام مسابقات لیگ برتر، روزهای چهارم و پنجم شهریور برگزار میشود. به گفته مسؤولان سازمان لیگ، دیدار فینال حداکثر یک هفته بعد از برگزاری مرحله نیمه نهایی برگزار میشود و نیاز است جلسهای برای هماهنگی با دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی برگزار شود.
ارسال به دوستان
کنکور در موعد مقرر قبلی برگزار میشود
دریبل رونالدینیویی داوطلبان!
ستاد کرونا پیشنهاد تعویق برگزاری کنکور سراسری را تصویب نکرد و بر این اساس کنکور در موعد مقرر قبلی و بدون تغییر برگزار میشود.
به گزارش «وطن امروز»، عصر دیروز موضوع تعیین تکلیف زمان برگزاری کنکور سراسری در ستاد ملی مدیریت کرونا مطرح شد و بر اساس بیانیه مشترک وزرای «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی»، اعضای ستاد با هر گونه تغییر در زمان برگزاری کنکور سراسری مخالفت کردند.
در بیانیه مشترک وزرای «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» آمده است: «پیرو نیاز به زمان بیشتر جهت برگزاری آزمون سراسری توسط مجریان آزمون به نیت یافتن فضای مناسب برای برگزاری منطبق با پروتکلهای سختگیرانه و مشروط به تایید تغییر تاریخ در ستاد ملی مدیریت کرونا، از آنجا که این تغییر به دلایل متعدد مورد تایید ستاد قرار نگرفت، مقرر شد با همکاری استانداران محترم، مراکز آموزشی، فرهنگی، ورزشی، نظامی و انتظامی، کمبود فضاها و تجهیزات مورد نیاز جهت اعمال و اجرای پروتکلها مهیا و آزمون سراسری در تاریخ مصوب قبلی ستاد ملی مدیریت کرونا (در روزهای ۲۹، ۳۰ و ۳۱ مرداد و یکم شهریورماه) برگزار گردد».
ارسال به دوستان
رئیسجمهور روسیه از دستیابی این کشور به واکسن کرونا خبر داد
رونمایی واکسن پوتین
* پوتین مدعی شد این واکسن روی دخترش آزمایش شده است
پس از چندماه درگیری جهان با ویروس کرونا و تلاش دانشمندان دانشگاههای کشورهای مختلف دنیا برای دستیابی به واکسن بیماری «کوویدـ19» بالاخره کشور روسیه موفق به ساخت این واکسن شد.
* روسیه فاتح ساخت واکسن کرونا در جهان شد
به گزارش «وطنامروز» ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه دیروز به طور رسمی از ساخت نخستین واکسن کرونا و ثبت این واکسن در این کشور خبر داد. به گزارش ایسنا، پوتین گفت: وزارت بهداشت روسیه موفق به ساخت واکسن کرونا شده است. وی همچنین گفت: یکی از دخترانم در برابر کروناویروس واکسینه شده است. این واکسن با همکاری مشترک وزارت دفاع این کشور و مؤسسه تحقیقات گامالیا ساخته شد. آزمایشات بالینی این واکسن هجدهم ماه ژوئن انجام شد و تمام ۳۸ داوطلب دریافتکننده این واکسن در برابر ویروس مصون هستند. در حالی که چند ماهی است رقابت جهانی برای یافتن واکسن «کووید-۱۹» بین تعدادی از کشورها ادامه داشته و شرکتهای داروسازی در حال تحقیق و بررسی روی نمونههای اولیه و آزمایشگاهی این واکسن بودهاند به نظر میرسد روسیه اکنون فاتح این رقابت شده و به عنوان نخستین کشور جهان از ساخت قطعی و ثبت رسمی نخستین واکسن کرونا خبر داده است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه دیروز در یک نشست گفت: روسیه نخستین کشور در جهان است که موفق به ثبت واکسن بیماری «کووید-۱۹» شده است. وی همچنین از وزیر بهداشت روسیه درخواست کرد او را درباره جزئیات ساخت این واکسن مطلع کند این درحالی است که پوتین تاکید کرد از تاثیرگذاری کامل این واکسن و مصون کردن افراد در برابر ویروس آگاهی دارد. همچنین «کریل دمیتریف» رئیس صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه که در حال تأمین اعتبار آزمایشات واکسن کرونا در این کشور است، اظهار داشت: روسیه به طور سنتی در تولید واکسنها بسیار قوی بوده و واکسن ما در واقع نوعی کپیبرداری از واکسن ابولا است که 5 سال پیش در مسکو تهیه شده است.
* سرایتپذیری ویروس کرونا 9 برابر شده است
در این میان مسؤولان بهداشتی کشور در حالی بر توجه مردم به رعایت اصول بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی بویژه پرهیز از سفر برای قطع زنجیره ویروس کرونا تاکید میکنند که معاون وزیر بهداشت از افزایش 9 برابری قدرت سرایتپذیری این ویروس در موج دوم شیوع این بیماری سخن میگوید. به گزارش «وطن امروز»، استفاده ۷۰ درصدی مردم از ماسک و رعایت پروتکلهای بهداشتی طی حدود 2 ماه اخیر نشان میدهد که مردم به این مسأله حیاتی توجه دارند؛ موضوعی که در ماه محرم نیز باید بیش از پیش مورد توجه ویژه قرار گیرد. اما نکته نگرانکننده این است که برخی در این ایام بار سفر بسته و به شهرستانها میروند غافل از اینکه در این شرایط سخت کرونایی شاید سفیر مرگ باشند یا پس از بازگشت از سفر، کرونا را به ارمغان بیاورند.
در این باره، معاون کل وزیر بهداشت با بیان اینکه سرایتپذیری ویروس کرونا 3 تا ۹ برابر شده است، گفت: رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط مردم به ۷۰ درصد رسیده است اما کافی نیست و ثابت شده است که اگر میزان رعایت مردم به ۹۵ درصد برسد اثر مطلوب آن حاصل میشود. ایرج حریرچی با بیان اینکه 3 معیار موارد ابتلا، بستری و مرگ برای ارزیابی کرونا وجود دارد، گفت: سرایتپذیری ویروس کرونا به 3 تا 9 برابر افزایش یافته است اما مشخص نیست که این افزایش سرایتپذیری باعث افزایش بیماریزایی خواهد شد یا خیر. نکته مهم این است که تا وقتی ویروس در یک نقطه از جهان وجود دارد کل جهان در وضعیت قرمز به سر میبرد. وی در پاسخ به این سؤال که چرا تردد بیناستانی متوقف نشده است، تصریح کرد: بخشی از این ترددها مربوط به گردش اقتصادی است و بخش دیگر این است که مجاب نمیشوند سختگیریها برای مردم افزایش یابد. ما گفتهایم مراسم محرم و کنکور برگزار نشود اما بساط شمال رفتن و سفر کردن و پاساژگردی همچنان پابرجاست. معاون کل وزارت بهداشت با بیان اینکه آمار ما در میزان بستری 25 درصد کاهش یافته است، تأکید کرد: البته این به معنای مجاز بودن بیتوجهی به رعایت اصول بهداشتی نیست.
* 184 فوتی در ۲۴ ساعت
آمار سرایت ویروس کرونا در کشور همچنان بالاست، چرا که روزانه حدود 2 هزار و 500 بیمار کرونایی پس از آزمایش شناسایی میشوند. سخنگوی وزارت بهداشت از شناسایی ۲۳۴۵ بیمار جدید «کووید-۱۹» در کشور طی ظهر دوشنبه تا ظهر سهشنبه خبر داد و گفت: متاسفانه ۱۸۴ بیمار نیز جان خود را از دست دادند. سیما ساداتلاری گفت: بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، دیروز 2 هزار و ۳۴۵ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که یکهزار و ۲۶۹ نفر از آنها بستری شدند. وی ادامه داد: مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۳۳۱ هزار و ۱۸۹ نفر رسید. وی افزود: متاسفانه طی دیروز ۱۸۴ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۸ هزار و ۸۰۰ نفر رسید. وی افزود: ۳۹۸۳ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند.
* محرمی سرشار از خرد و شعور با ذکر امام حسین(ع)
وزیر بهداشت با بیان اینکه در سختترین شرایط تحریمهای ظالمانه، بیماری «کووید-۱۹» را مدیریت میکنیم، درباره مراسم محرم و رعایت پروتکلهای بهداشتی گفت: تردید ندارم که رعایت این پروتکلها با کمک همه عزیزان اعم از مدیران هیاتهای مذهبی و... اجرا میشود و ما هم همراهشان خواهیم بود و هر گونه کمک، مشاوره، نظارت و... از سوی همکاران ما انجام خواهد شد. سعید نمکی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا افزود: کسانی که عاشق امام حسین هستند این را میفهمند که وزیر بهداشت به عنوان کسی که از کودکی در آغوش مادر در روضه امام حسین(ع) بوده، امسال خیلی برایش سخت است بگوید دلش میخواهد پروتکلهایی را رعایت کنیم که در رعایت این پروتکلها نام حسین را نشنویم. این کار برای چنین مسؤولی غیرممکن است. بر همین اساس با دوستان صحبت کردیم، راههای متفاوتی رفتیم و همدلی کردیم. نمکی گفت: خیلی مهم است که آبرو و عظمت این نظام محفوظ بماند و دیگران نتوانند عزاداریهای عاشورا و تاسوعا را بهانهای برای این مغلطه کنند که علم بر اداره امور سلامت جمهوری اسلامی حاکم نیست، ما میخواهیم این ذهنیت را از دنیا بگیریم. وقتی رهبر ما میفرمایند من هم منتظرم ببینم ستاد ملی کرونا چه میگوید تا بر اساس آن عمل کنم، خود به خود این حربه را از جهان گرفتیم. وزیر بهداشت اظهار کرد: بر همین اساس تردید ندارم که امسال محرمی سرشار از خرد و شعور، در کنار ذکر امام حسین و شهدای کربلا خواهیم داشت. تردید ندارم که همه مستحضرید همکاران من 6 ماه است در سختترین روزگار 2 شیفت و 3 شیفت کار میکنند. وی با اشاره به برخی اتفاقات خوزستان، کردستان، سیستانوبلوچستان و دیگر استانهای مرزی و تلاش عدهای برای اینکه آن را عامل گسست بین اهل تشیع و اهل تسنن عنوان کنند، گفت: خوشبختانه این حربهها را از دشمن گرفتیم، در جریان کرونا حتی یک بیمار اهل تسنن در استانهای سنینشین، لحظهای بیرون از بیمارستان معطل نماند. وی تاکید کرد: امروز دشمن بر سر این پیمان بسته که بگوید به دلیل ولنگاریهای ناشی از عدم رعایت پروتکلها، سیلی از بیماران کرونایی روانه بیمارستانها شدند.
* جریمه برای کسانی که توصیههای بهداشتی را رعایت نمیکنند
همچنین وزیر بهداشت در نشست مجازی با وزرای بهداشت کشورهای منطقه مدیترانه شرقی گفت: با سادهانگاری و عادیپنداری مردم و برخی دستگاهها دچار خیز جدید بیماری شدیم. رویکرد جدیدمان جریمه برای کسانی است که سهلانگاری میکنند و اگر کسی باعث ضرر به جامعه شود باید با او قاطعانه برخورد کرد. به گزارش تسنیم، دکتر سعید نمکی گفت: جمهوری اسلامی ایران در بین 22 کشور شرق مدیترانه با وجود تحریمها و سختیها جزو 7 کشوری است که به عنوان کشور برگزیده برای مدیریت عرصه «کووید-19» انتخاب شد. وزیر بهداشت با بیان اینکه در کنار خواهشها و تمناهای مستمر برای رعایت موازین بهداشتی، رویکرد جدیدی داریم، گفت: رویکردی که داریم ایجاد جریمه برای کسانی است که سهلانگاری میکنند و اگر کسی باعث ضرر و زیان به جامعه شود باید با او قاطعانه برخورد کرد. کسی که میگوید من دیگر خسته شدهام و نمیتوانم ماسک بزنم، نمیداند پزشک و پرستار و پرسنل ما در آن لباسها چگونه 2 شیفت زحمت میکشند. از مردم تمنا میکنم در ارتقای رفتار بهداشتی تلاش کنند و از همه مسؤولان اعم از نیروهای انتظامی، نظامی و قضایی میخواهم به یاری و کمک همکاران من در این شرایط سخت بیایند و نگذارند با شکستن پروتکلها، بار روی دوش کادر درمان سنگینتر شود.
***
[بازگشایی مدارس در سال تحصیلی جدید مخاطرهآمیز است]
فرمانده ستاد مقابله با کرونای کلانشهر تهران با بیان اینکه مدیریت کرونا در مدارس امکانپذیر نیست، گفت: بازگشایی حضوری مدارس و دانشگاهها از سال تحصیلی جدید مخاطرهآمیز است، ادارات نیز باید برای مدیریت کرونا از ظرفیت دورکاری مصوب استفاده کنند و میزان رعایت این دستورالعمل در ادارات مختلف ارزیابی میشود. علیرضا زالی در گفتوگو با ایرنا افزود: همچنان در وضعیت هشدار و شیوع بالای کرونا هستیم. در چنین شرایطی مهمترین اقدام این است که تولید سفر را در سطح شهر کم کنیم، بنابراین اصرار بر تقلیل ساعات کاری، افزایش استفاده از ظرفیت دورکاری و چرخشی شدن فعالیت افراد شاغل برای مدیریت تولید سفر در شهر است چون هم در خود ادارهها و هم در مسیر رفتن به سمت اداره، افراد زیادی از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند. فرمانده ستاد مقابله با کرونای کلانشهر تهران افزود: درباره بازگشایی مدارس و دانشگاهها، اگر شرایط اپیدمی کرونا با همین روند فعلی پیش برود بسیار دور از انتظار است که بتوانیم مدیریت مناسبی برای کنترل اپیدمی حداقل در ترم اول پاییز داشته باشیم. با توجه به مفروضاتی که درباره افزایش خطر اپیدمی کرونا در پاییز داریم، شرایط مطلوبتر از زمان فعلی نخواهد بود. زالی گفت: تا زمانی که به صورت قطعی وضعیت بحرانی فعلی را به یک وضعیت باثبات و پایدار تبدیل نکردهایم، هر گونه تصمیمگیری برای بازگشایی مدارس و دانشگاهها اقدام زودرسی است و میتواند مخاطرهآمیز باشد. پیشنهاد ما برای تهران حداقل این است که کلاسهای مدارس و دانشگاهها به صورت حضوری برگزار نشود. وی گفت: باید به این نکته نیز توجه کنیم که کودکان در اپیدمی کرونا نهتنها مصونیت ندارند، بلکه عامل جدی انتقال نیز خواهند بود.
ارسال به دوستان
بررسی تحولات لبنان پس از استعفای حسان دیاب در گفتوگو با کارشناسان
سناریوهای پیش روی لبنان
گروه بینالملل: وضعیت لبنان پیچیدهتر از آن است که بتوان تحولات هفتهها یا حتی روزهای بعد این کشور را پیشبینی کرد. انفجار بزرگ سهشنبه هفته گذشته بیروت سیر تحولات این کشور را به قدری تند کرد که هر روز باید در انتظار تحول عجیبی در لبنان بود.
در این میان استعفای حسان دیاب، نخستوزیر لبنان در اوج تنشهای سیاسی و اعتراضات خیابانی این کشور فقط بر پیچیدگیهای اوضاع افزود. حالا لبنان نه فقط نخستوزیر ندارد، بلکه باید فکری هم برای تلاش طرفهای دارای نفوذ در این کشور کند.
در یک هفته گذشته تلاشهای آشکار و پنهانی برای تاثیرگذاری بر عرصه سیاسی بیروت شده است که آمریکاییها و فرانسویها بیشترین تلاش را در این زمینه داشتهاند.
سفر امانوئل مکرون رئیسجمهوری فرانسه به بیروت در کمتر از 48 ساعت بعد از انفجار بیروت، از اهمیت لبنان برای فرانسویها و تلاش برای احیای نفوذ سنتی پاریس در این کشور حکایت داشت. اظهارات مداخلهآمیز مکرون درباره اصلاحات در لبنان خیلی زود مشت بسته مکرون را باز کرد. ناگفته پیداست اصلاحاتی که مکرون از آن سخن میگوید، یعنی مرتب کردن اوضاع بر وفق مراد فرانسه، اگرنه داستان اصلاحات در لبنان چند سالی است دغدغه دولتهای مختلف این کشور بوده است. بعد از فرانسویها، آمریکاییها هم با سفر دیوید هیل به بیروت تلاش میکنند بتوانند بر تحولات این کشور تاثیرگذار باشند.
دیوید هیل، معاون وزیر خارجه آمریکا و دست راست مایک پمپئو است که تجربه حضور در چنین بحرانهایی را داراست.
حالا استعفای حسان دیاب هم سبب شده در میانه این دخالتها کلاف سردرگم دولت پیچیدهتر از قبل و کنترل این وضعیت کمی دشوار شود.
* سرنوشت دولت در لبنان پس از استعفای دیاب
به گزارش «وطن امروز»، سرانجام پس از فشارهای زیادی که به کابینه لبنان وارد شد، دولت این کشور به نخستوزیری حسان دیاب دوشنبهشب استعفا کرد. میشل عون، رئیسجمهور لبنان با قبول استعفای نخستوزیر از وی خواست تا زمان معرفی دولت آینده به عنوان رئیس دولت پیشبرد امور، کنترل کابینه را به عهده بگیرد. کارشناسان معتقدند استعفای دیاب در شرایط فعلی اقدامی در جهت کنترل اوضاع و کاهش دامنه اعتراضات ناشی از وقوع انفجار در بندر بیروت است. از آنجا که عملا ماموریت دیاب از زمان مکلف شدن به عنوان نخستوزیر در دسامبر 2019 و تشکیل دولت در ژانویه 2020 بحث زمینهسازی برای اصلاح قانون انتخابات و انجام انتخابات پارلمانی بود، به نظر نمیرسد تغییری جدی در وظایف اجرایی نخستوزیر و کابینه رخ دهد. نکته مهم در رابطه با استعفای دیاب البته موضوعاتی است که وی در نطق استعفای خود به آن اشاره کرد. دیاب در سخنرانی استعفای خود با اشاره به تبعات اقدام جریانهای سیاسی مخالف دولت برای کل کشور گفت: «برخی تنها برایشان پیروزیهای سیاسی و سخنان پوپولیستی اهمیت دارد. آنها به اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ توجه نکردند؛ این اعتراضات علیه آنها بود اما آنها این را نفهمیدند. آنها تلاش کردند تقصیراتشان را گردن دولت بیندازند و مسؤولیت فروپاشی را به دولت تحمیل کنند». دیاب به دنبال استعفای سعد حریری در پی اعتراضهای پاییز سال گذشته در جایگاه نخستوزیری قرار گرفت. دولت دیاب در این مدت علاوه بر پیامدهای کرونا با چالشهای اقتصادی بزرگ از جمله کاهش ارزش پول ملی و بیکاری که ناظران آن را نتیجه فشارها و مداخلات محور سعودی- آمریکایی - صهیونیستی میخوانند، روبهرو شد.
* کارشکنی فرانسه در مسیر تشکیل دولت وحدت ملی
اشاره دیاب در سخنانش پس از استعفا به بحران بیدولتی در لبنان و تحولات پس از آن برای این کشور بود. روزنامه الاخبار در گزارشی با اشاره به این موضوع نوشته است «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه به لبنان آمد تا در این وضعیت دولت کنونی لبنان را بیشتر به حاشیه براند. در ادامه این گزارش آمده است وزارت خارجه فرانسه با واکنش خود به استعفای دولت لبنان، اقدامات مکرون را کامل کرد، چرا که پس از استعفای دیاب، وزارت خارجه فرانسه در بیانیهای اعلام کرد «اولویت تشکیل سریع دولت جدید است و بدون اصلاحات، لبنان به سمت فروپاشی پیش میرود». در این بیانیه چالشهای دولت آینده «بازسازی بیروت و پاسخگویی به مطالبات لبنانیها برای اصلاحات» معرفی شده است. این اعلام موضع به معنای این است که فرانسویها و حتی آمریکا گزینه مورد نظر خود را انتخاب کردهاند و چیزی به اسم «دولت وحدت ملی» در لبنان شکل نخواهد گرفت. منابع سیاسی لبنان اعلام کردهاند آمریکاییها، فرانسویها و سعودیها نام «نواف سلام» را به عنوان نامزد نخستوزیری دولت آینده لبنان مطرح کردهاند. در همین حال روزنامه فیگاروی فرانسه، با اشاره به سفر مکرون به لبنان و دخالت در امور داخلی این کشور نوشت: با توجه به حوادث پیش آمده مشابه برای فرانسه، پاریس اهلیت ارائه توصیه به لبنان را ندارد، چرا که فرانسه خود قربانی انفجار نیترات آمونیوم در کارخانهای در شهر «تولوز» در سپتامبر ۲۰۰۱ است که در این انفجار ۳۱ نفر جان خود را از دست دادند. «رنو جرار» روزنامهنگار مشهور فرانسوی در این گزارش با اشاره به آتشسوزی شدید کلیسای نوتردام پاریس در آوریل ۲۰۱۹ یادآور شد فرانسه نمیتواند الگوی خوبی برای لبنان باشد.
***
[گزینههای احتمالی نخستوزیری لبنان]
در حالی که برخی منابع نواف سلام را گزینه نهایی مورد توافق برای تصدی سمت نخستوزیری عنوان کردهاند اما در این میان نام سعد حریری هم از سوی برخی رسانهها از جمله روزنامههای الجمهوریه و النهار منتشر شده است. روزنامه لبنانی النهار به نقل از مقامات ارشد جریان 14 مارس ادعا کرد بازگشت سعد حریری به قدرت از سناریوهای مطرح است. در همین حال «ایلی الفرزلی» معاون رئیس پارلمان لبنان روابط «میشل عون» رئیسجمهوری با حریری را خوب توصیف کرد و گفت برای پست نخستوزیری آینده، سعد حریری را به عنوان نامزد اعلام خواهد کرد. منابع موثق اعلام کردند این امر نیاز به رایزنیهای ویژهای دارد، بویژه اینکه حریری در دوره قبل و پیش از تشکیل دولت مستعفی کنونی یکسری شروط خاص برای بازگشت به قدرت داشت. اردیبهشتماه امسال بود که کارشناسان بازگشت حریری از پاریس به بیروت را مقدمه تلاش برای مقابله با دولت حسان دیاب خواندند و گفتند حریری در اوج بحران کرونا و بحران شدیداقتصادی لبنان به کشورش بازگشت که بر مبنای رفتارهای معمول وی، رفتاری غافلگیرکننده است و این میتواند به مفهوم تمرکز جریان ۱۴ مارس بر اقداماتی در جهت استعفای حسان دیاب، نخستوزیر این کشور باشد.
***
مقابله حزبالله با فساد ادامه دارد
مصیب نعیمی، کارشناس مسائل لبنان در گفتوگو با «وطن امروز» در ارتباط با رویکرد حزبالله به مسائل لبنان پس از استعفای دیاب گفت: کلا فرآیندی که در لبنان از تقریبا یک سال و اندی پیش شروع شده و به آشوب خیابانی کشیده شده با اتفاقی که هفته قبل رخ داد وارد فاز جدیدی شده است. طبیعی است که در این مرحله با اقدامات غربیها و صهیونیستها با دادن وکالت به فرانسویها سناریویی دنبال شد که دشواریهایی را هم برای لبنان دارد. نخستوزیر لبنان هم در متن استعفای خود اعلام کرد مواد منفجره سیاسی که در لبنان هست خطرناکتر از مواد منفجرهای بود که در بندر بیروت انبار شده بود. استعفای جمعی وزرای کابینه نشان داد دولت به سختی تشکیل شده بود. وی افزود: به نظر میرسد که این استعفا در فرآیند سیاسی لبنان تاثیر منفی نخواهد گذاشت و حتی ممکن است خود دیاب مجددا به عنوان نخستوزیر معرفی شود، چرا که هنوز گزینه قطعی معرفی نشده است. علاوه بر این ما راهکار قانونی جایگزینی هم نداریم. یعنی همان فراکسیونهایی که دیاب را انتخاب کردند باید گزینه جدید را انتخاب کنند. تغییر دولت در لبنان یک اتفاق نادر نیست. آنچه لبنان را آزار میدهد دخالت غربیهاست و طبیعتا کشورهای غربی هم نمیتوانند با سناریوسازی طرح نهایی خود را که همان تضعیف و خلع سلاح مقاومت است عملیاتی کنند. جامعه لبنان و ساختار سیاسی این کشور مقاومت و حزبالله لبنان را جزء لاینفک این کشور میدانند. علاوه بر این از آنجا که تشکیل دولت و انتخاب نخستوزیر از مجرای پارلمان صورت میگیرد حتما نظر مقاومت جلب خواهد شد. استعفای آقای دیاب سبب خواهد شد مقاومت لبنان در جایگاه مطالبهگری قرار گیرد و با توجه به پایگاه مردمی آن، به احتمال زیاد از این پس شاهد نقشآفرینی حزبالله در کنشهای اجتماعی خواهیم بود. در این چارچوب حزبالله لبنان با تاکید بر حفظ آرامش و ثبات در لبنان به دنبال مقابله با فساد و پیگیری مقصران اصلی وضعیت ناگوار کنونی لبنان خواهد بود.
***
آینده مقاومت در لبنان و سناریوهای احتمالی
دکتر حسین آجرلو، کارشناس مسائل لبنان در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره آینده مقاومت و حزبالله پس از استعفای نخستوزیر گفت: اگر چه حزبالله لبنان حامی دولت دیاب بود اما این به معنای مخالفت جریان 8 مارس و به طور مشخص حزبالله لبنان با گزینههای دیگر نیست. برای افرادی که اخبار تحولات لبنان را در یک سال اخیر دنبال میکنند مشخص است خط قرمز حزبالله مساله خلأ قدرت و بیدولتی در لبنان است. چه اینکه پیش از مکلف شدن دیاب و در زمان استعفای حریری، حزبالله لبنان تاکید جدی داشت که نخستوزیر مستعفی خود زمام امور را به عهده بگیرد. بر این اساس به نظر میرسد حزبالله لبنان مخالفتی با معرفی گزینههای مدنظر پارلمان برای تصدی پست نخستوزیری نخواهد داشت. وی افزود: چنانچه روند انتخاب و معرفی نخستوزیر و کابینه فرآیندی غیرقانونی داشته باشد، به نظر میرسد نهتنها جریان 8 مارس، بلکه دیگر گروههای سیاسی هم به مخالفت خواهند پرداخت. به طور کلی آنچه برای حزبالله اهمیت دارد حفظ ثبات و آرامش در این کشور است، چرا که وقوع تنش و اعتراض منجر به تداوم وضعیت بیدولتی و گسترش فساد خواهد شد. کارشناس مسائل غرب آسیا درباره احتمال حمله به مواضع حزبالله هم گفت: به طور کلی میتوان گفت حزبالله در پی این تحولات تا حدی متحمل هزینههایی خواهد شد که طبیعتا ناشی از فضاسازی جریان رسانهای غربی- صهیونیستی- عربی است. البته این هزینهها در بعد سیاسی است. این موضوع نیز از خصایص ذاتی فضای سیاسی لبنان است که وقوع یک بحران منجر به جنگ روایتها خواهد شد و با توجه به اینکه دولت استعفا کرده و بار ناشی از سوءمدیریتهای گذشته بر عهده دولت بود، اکنون هجمههای رسانهای به صورت سازمان یافته بویژه در شبکههای اجتماعی مستقیما به سمت حزبالله خواهد بود. البته باید گفت از آنجا که حزبالله لبنان در نهادهای مردمی و بدنه اجتماعی لبنان ریشه دوانده و محبوبیت بالایی دارد، این هجمهها در کوتاهمدت فروکش خواهد کرد و به دلیل تاکید دبیرکل حزبالله بر پیگیری روند تحقیقات بیطرفانه و مشخص شدن مقصران اصلی حادثه بیروت، انتظار میرود مخالفان داخلی حزبالله از شدت انتقادات خود بکاهند.
ارسال به دوستان
تیراندازی در اطراف کاخ سفید، نشست رئیسجمهور آمریکا با خبرنگاران را به هم ریخت
شلیک زیر گوش ترامپ
گروه بینالملل: کنفرانس خبری بامداد دیروز ترامپ بدون حاشیه در حال پیش رفتن بود که تیم امنیتی رئیسجمهوری آمریکا ناگهان وارد اتاق محل برگزاری نشست خبری شده و به وی گفتند باید فوری از اتاق خارج شود. وی هم به طور ناگهانی کنفرانس خبری را قطع و سالن کنفرانس را ترک کرد. آنچه دیروز درباره این رفتار ترامپ به چشم رسانهها آمد سراسیمگی و هراس از به خطر افتادن جانش بود. در جریان اعتراضات اخیر ضدنژادپرستی آمریکا که در اطراف کاخ سفید برگزار شد هم گزارشهایی از حضور ترامپ در اتاق ویژه کاخ سفید از ترس جانش منتشر شد که سبب مضحکه وی شد.
به هر حال ترامپ پس از آنکه به طور ناگهانی کنفرانس خبری خود در کاخ سفید را ترک کرد، پس از گذشت مدتی بار دیگر به اتاق کنفرانس بازگشت و گفت تیراندازی در اطراف کاخ سفید دلیل ترک ناگهانی کنفرانس خبری بوده است.
وی گفت نیروهای امنیتی به فرد مظنون شلیک کرده و وی به بیمارستان منتقل شده است. ترامپ با تحسین نیروهای سرویس مخفی گفت عملکرد آنها عالی بوده و به نظر میآید فرد مسلح که اقدام به تیراندازی کرده کاری به وی نداشته است. خبرنگار شبکه فاکسنیوز گفت دستکم صدای 2 گلوله را در نزدیکی کاخ سفید شنیده است. ترامپ در ادامه کنفرانس خبری خود گفت این تیراندازی در بیرون کاخ سفید بوده و در پاسخ به سوالی که آیا وی ترسیده است، گفت: نمیدانم، آیا ترسیده به نظر میآیم.
وی افزود: نیروهای امنیتی فقط از من خواستند برای لحظاتی بیرون بیایم. من درباره عدم بازگشت به اتاق کنفرانس فکر نکردم. استحکامات زیادی در خارج از کاخ سفید وجود دارد. ترامپ سپس کنفرانس خبری خود درباره شیوع ویروس کرونا را ادامه داد و به اقدامات دولتش در مقابله با این ویروس اشاره کرد.
* آتشسوزی در فرودگاه جاناف کندی نیویورک
از سویی حدود ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه دوشنبهشب به وقت محلی بخشهایی از فرودگاه جاناف کندی در منطقه کویینز شهر نیویورک دچار حریق شد. به گزارش یک رسانه محلی، این اتفاق از طبقه دوم ساختمان ۴۹ آغاز شد و احتمالا در نیروگاهی در این فرودگاه رخ داده است. شاید اگر شرایط آمریکا عادی بود، انتشار این خبر اهمیتی نداشت اما در چند هفته گذشته اخبار آتشسوزی در چند نقطه حساس آمریکا از جمله در یک ناو نظامی این کشور خبرساز شده بود. بنا بر گزارشها، کسی بر اثر این حادثه مجروح نشده و جمعیت زیادی هم تخلیه نشدند. بر اثر این حادثه برخی خیابانهای اطراف فرودگاه بسته و در خیابانهای دیگر ترافیک ایجاد شد.
* آن روی نظرسنجیهای انتخاباتی
در این میان نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا هم کماکان ادامه دارد و در چند هفته اخیر این نظرسنجیها به لطف بدبیاریها و سوءمدیریتهای ترامپ، روی خوش به بایدن نشان داده اما نظرسنجی دیروز مؤسسه راسموسن میتواند اسباب نگرانیهای جدیدی را برای دموکراتها فراهم کند. همزمان با شدت گرفتن گمانهزنیها درباره اعلام گزینه معاونت جو بایدن، نامزد دموکرات انتخابات ریاستجمهوری ۱۳ آبان ماه آمریکا، نتیجه یک نظرسنجی در این کشور نشان میدهد اکثر آمریکاییها به توانایی بایدن برای پایان دادن به دوره 4 ساله ریاستجمهوری تردید دارند. به نوشته شبکه راشاتودی، مؤسسه راسموسن نتیجه یک نظرسنجی از رأیدهندگان آمریکایی در انتخابات سوم نوامبر ریاستجمهوری این کشور را منتشر کرد که در آن اکثریت شرکتکنندگان اعلام کردند بایدن ۷۷ ساله توان جسمی پایان دادن به دوره ۴ ساله ریاستجمهوری را ندارد. ۵۹ درصد کل شرکتکنندگان در این نظرسنجی اعلام کردند از نظر آنها در صورت پیروزی جو بایدن بر دونالد ترامپ، او امکان به پایان رساندن یک دوره ریاستجمهوری را نخواهد داشت و معاون بایدن جایگزین او خواهد شد. نکته قابل تأمل و جنجالی، اعتقاد تقریبا نیمی از دموکراتهای شرکتکننده در این نظرسنجی به این موضوع است که بایدن توان جسمی به پایان رساندن ریاستجمهوری را ندارد. ۷۳ درصد جمهوریخواهان و ۵۷ درصد حامیان احزاب مستقل در آمریکا هم گفتند بایدن نمیتواند دوره 4 ساله ریاستجمهوری خودش را پایان دهد و معاونش جانشینش خواهد شد. نتیجه نظرسنجی راسموسن همچنین نشاندهنده آن است که چقدر مخاطرات درباره موضوع انتخاب گزینه معاونت ریاستجمهوری بایدن بالاست. رسانههای آمریکایی طی روزهای اخیر از اعلام قریبالوقوع گزینه بایدن برای منصب معاونت ریاستجمهوری این کشور خبر دادند. پیش از این در خبرها آمده بود، «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت اوباما و «کامالا هریس» سناتور سیاهپوست ایالت کالیفرنیا 2 گزینه نهایی بایدن برای این منصب هستند.
ارسال به دوستان
سخنگوی قوهقضائیه از صدور حکم برای جاسوسان اروپا و رژیم صهیونیستی خبر داد
دستور کار جاسوس انگلیسی
گروه سیاسی: سخنگوی قوهقضائیه در نشست خبری هفتگی خود از دستگیری 5 جاسوس در وزارت امور خارجه، سازمان انرژی اتمی، وزارت دفاع و صنایع تامینکننده قطعات حوزه انرژی خبر داد.
به گزارش «وطن امروز»، غلامحسین اسماعیلی در نشست خبری هفتگی خود با خبرنگاران که به صورت آنلاین برگزار شد، اعلام کرد: اخیرا ۵ جاسوس در وزارت امور خارجه، صنایع و شرکتهای قطعات و پشتیبانیکننده حوزه انرژی، وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی توسط سربازان گمنام امامزمان(عج) بازداشت شدهاند. وی ادامه داد: در همین ایام نیز 2 نفر از جاسوسان حکم محکومیت قطعی گرفتند؛ یکی مسعود مصاحب که در قالب دبیر کل انجمن دوستی ایران و اتریش برای سرویس موساد و آلمان مبادرت به جاسوسی میکرد که 10 سال حبس گرفته و حکمش قطعی است و دیگری فردی به نام شهرام شیرخانی که به انگلیس در حوزههای مختلف اطلاعات میفروخت. غلامحسین اسماعیلی درباره ماموریت جاسوس انگلیس در ایران گفت: شهرام شیرخانی به دنبال آلودهسازی مدیران داخلی بود که این فرد هم به ۱۰ سال حبس محکوم شد. سخنگوی قوهقضائیه همچنین با اشاره به دستگیری جمشید شارمهد گفت: یکی از کسانی که دستگیر شد شارمهد از گروه تندر بود؛ کسی که عزاداران امامحسین را در حسینیه شیراز به شهادت رسانده بود و عجیب اینکه کشورهای مدعی حقوق بشر مأمن تروریستها شدهاند و حتی امکانات و رسانه به این تروریستها میدهند و موجبات انحرافات عمومی را به وجود میآورند.
جمشید شارمهد هفته گذشته توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد. شارمهد سال 1387 عملیات انفجار در حسینیه سیدالشهدای شیراز را طراحی و هدایت کرد. در آن اقدام تروریستی، 14 نفر شهید و 215 نفر از عزاداران حسینی زخمی شدند. گروهک تروریستی تندر در سالهای اخیر نیز قصد اجرای چند عملیات بزرگ را داشت. منفجر کردن سد سیوند شیراز، انفجار بمبهای سیانوری در نمایشگاه کتاب تهران و منفجر کردن حرم حضرت امام خمینی(ره) هنگام برگزاری مراسم عمومی از جمله این عملیاتها بود که با تسلط اطلاعاتی مأموران وزارت اطلاعات ناکام ماند.
* پرونده جدید اکبر طبری
غلامحسین اسماعیلی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به پایان یافتن جلسات بررسی اتهامات اکبر طبری گفت: آنچه در دادگاه رسیدگی شد، همه موارد اتهامی این فرد نبود. علاوه بر آنچه در دادگاه رسیدگی شده و امروز (دیروز سهشنبه) روز پایانی رسیدگی به این بخش از پرونده است که به دادگاه آمده، بخشهای دیگری از آن در دادسرا مفتوح است و بزودی بخش دوم به دادگاه جهت رسیدگی ارسال خواهد شد. وی درباره متهمان متواری این پرونده نیز گفت: آنچه در کیفرخواست آمده دربارهاش در این پرونده رای صادر خواهد شد و عدم حضور آنها مانع تصمیمگیری دادگاه نخواهد بود. اسماعیلی تاکید کرد: برخی وکلای متهمان برای تنظیم لایحه دفاعیه برای آخرین دفاع مهلتی از دادگاه خواستند که مهلت محدودی در نظر گرفته شده است و در نخستین فرصت و حداقل زمان تا یکی دو هفته آینده رای صادر خواهد شد، البته معمولا ظرف یک هفته رای صادر میشود.
* تعامل سازنده قوهقضائیه و اصحاب رسانه
سخنگوی قوهقضائیه در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به فرارسیدن روز خبرنگار اظهار داشت: در یک سال اخیر هیچ روزنامه و خبرگزاری از ناحیه قوهقضائیه توقیف نشده است و جمعی از خبرنگاران و اصحاب رسانه که قبلا با محکومیتهایی مواجه شده بودند، در دوره اخیر از عفو مقام معظم رهبری، آزادی مشروط و سایر ارفاقها برخوردار شدهاند.
وی همچنین افزود: در یک سال اخیر اقدامات ویژهای در قوهقضائیه در حوزه رسانه انجام شده است، از جمله فعال شدن شورای حل اختلاف و صلح و سازش اصحاب فرهنگ و رسانه و برگزاری جلسات توجیهی و پیشگیری و تذکر از ناحیه همکاران ما در حوزه فرهنگ و رسانه به مدیران مسؤول و دیگر دستاندرکاران حوزه خبر و صدور بخشنامه رئیس محترم قوهقضائیه در زمینه رسیدگی به جرائم سیاسی در چارچوب قانون جرم سیاسی و ترویج این رویکرد و نهادینه شدن آن در قوهقضائیه که در همین یکی دو ماه اخیر تعدادی از پروندههایی که در وضعیت مشابه در جرائم عمومی و امنیتی رسیدگی میشد، به عنوان جرم سیاسی کیفرخواست صادر شده و به دادگاه ارسال شده و با حضور هیات منصفه رسیدگی شده است.
ارسال به دوستان
گزارش میدانی خبرنگار «وطنامروز» از مؤسسهای که مأمن زنان معتاد شده است
شوش ته خط!
فاطمه ذوالفقاری*: شوش، خیابان انبار گندم، درست وسط هر آنچه از آسیبهای اجتماعی میشود تصور کرد، پارک شوش، مرکز جامع کاهش آسیب بانوان؛ این نشانی مکانی است که یک سال است تبدیل شده به مامن زنانی که با کولهباری از دردها، بار خماری را به دوش میکشند و درد روی درد تلنبار میکنند. از دختری که جوانیاش را قمار افیون کرده و آنقدر سرمست دوران طلایی اعتیادش است که فقط باید کنارش ایستاد و کمک کرد کمتر خودش را نابود کند تا پیرزنی که بعد از مرگ تنها پسرش بیخانمان شده است. از پیرزنی که عروسش از خانه بیرونش کرده و حالا «بیسرپناه» است تا نوجوان ۱۸ سالهای که ۵ سال است همسر مردی ۶۰ ساله است و بعد از ۵ سال کتک خوردن حالا از خانه گریخته و خیلیها به او آدرس آنجا را دادهاند. آنجا که اگر چه بیشتر مددجویانش کارتنخوابهای مصرفکننده موادمخدر هستند اما پناه همه زنان بیسرپناه شهر است.
سپیده علیزاده، کارشناس ارشد روانشناسی و مدیر عامل موسسه کاهش آسیب «نور سپید هدایت» درباره این مرکز و خدماتی که ارائه میکند، بر زن بودن مددجوها تاکید میکند و میگوید: اعتیاد زنان وابسته به خانواده است، یعنی دلبستگیهای زنان و مردان با یکدیگر تفاوت دارد، بنابراین درگیری آنها با اعتیاد نیز نسبت به یکدیگر متفاوت است. آسیبی که یک زن تجربه میکند بشدت وابسته به خانواده او است، بنابراین زمانی که به یک زن خدمات میدهید با یک نفر طرف نیستید، چراکه آسیبها معمولا شکل خانگی دارند. اما در مردها این مساله دیده نمیشود و تمام درمانگران اعتیاد متفقند که زنان معتاد، در تمام کشورها و از جمله ایران، نهتنها از نظر جسمی و روحی عوارض سنگینتری در مقایسه با مردان معتاد متحمل میشوند، بلکه بسیار زودتر از مردان در معرض انگ و نگاه کج خانواده و جامعه قرار میگیرند و اگر از حمایت خانواده محروم شده یا عضو یک خانواده آسیبدیده یا فقیر باشند، به سرعت برای تامین هزینه اعتیادشان به رفتارهای خلاف عرف وادار میشوند که در این صورت، طرد کامل از خانواده و اجبار به کارتنخوابی زنان، قطعی و ناگزیر خواهد بود. اگر امروز، دستگاههای مقابله با موادمخدر و نهادهای متولی کاهش آسیبهای اجتماعی، از وجود 5 الی 10 هزار زن کارتنخواب در کل کشور خبر میدهند، این زنان، نگونبختترینهای گرفتار اعتیاد هستند که به واسطه عزیمت به قربانگاه خشنترین آسیب اجتماعی، یکباره پیرامونشان را هم از هر حمایت و محبت و یاری، خالی میبینند؛ علاوه بر آنکه به دلیل تاثر شدید از این تحمیل بیرحمانه، تنها و بیپناه، داوطلب سقوط به عمق دره فراموشی میشوند تا دیگر اثری در خاطره و زندگی هیچ کدام از اطرافیان سببی و نسبی خود باقی نگذارند.
این مرکز جامع برای ارائه خدمات کاهش آسیب به زنان مصرفکننده موادمخدر و توانمندسازی آنان ایجاد شده است و موسسه کاهش آسیب «نور سپید هدایت» در این مرکز خدمات گذری، سرپناه شبانه (شلتر)، توانمندسازی، خدمات سیار کاهش آسیب، مدیریت مورد و همچنین خدمات پیگیری را ارائه میکند.
کاهش آسیب ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺳﯿﺎستها ﯾﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺟﻬﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﻋﻮارض ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ و ﻋﻮاﻗﺐ ﻣﻨﻔﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی ﻧﺎﺷﯽ از ﻣﺼﺮف و واﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻣﻮادﻣﺨﺪر و رواﻧﮕﺮدان اﻋﻤﺎل ﻣﯽشود. مرکز کاهش آسیب ﻣکانی اﺳﺖ ویژه مصرفکنندگان موادی ﮐﻪ ﻗﺎدر ﯾﺎ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺗﺮک داﺋﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ دﻟﯿـﻞ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮی ﮐﻪ از ﺧﻮد ﺑﺮوز ﻣﯽدﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﻨﺘﺮل و ﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐﻫﺎی آﻧﺎن ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺳـﺎﯾﺮ اﻓـﺮاد و در راﺳﺘﺎی ﺗﺮﻏﯿﺐ آﻧﻬﺎ ﺑﺮای درﻣﺎن، فعالیت میکند.
مرکز جامع کاهش آسیب «نور سپید هدایت» توسط موسسه کاهش آسیب نور سپید هدایت (به عنوان مجری)، شهرداری منطقه ۱۲ تهران (به عنوان ناظر و مالک ساختمان) و سازمان بهزیستی کشور (به عنوان ناظر و صادرکننده پروانه فعالیت) مردادماه سال ۹۸ فعالیت خود را ویژه زنان آسیبدیده آغاز کرد. به جهت تجمیع چندین مرکز ارائه خدمات کاهش آسیب در یک مکان و تسهیل دسترسی مددجویان به دریافت خدمات کاهش آسیب، نام مرکز جامع روی آن قرار گرفت که ویژه بانوان آسیبدیده اجتماعی است و فعالیت شبانهروزی دارد. یک سال از افتتاح نخستین مرکز جامع کاهش آسیب زنان میگذرد؛ یک سالی که دست بر قضا در کنار سختیهای کار در فضای اعتیاد در میدان شوش، اپیدمی کرونا هم به آن اضافه شد و سختی کار را دوچندان کرد تا جایی که همین یک ماه پیش 6 نفر از مددکاران مرکز دچار بیماری کرونا شدند و مرکزی با بیش از ۱۵۰ نفر مددجو ماند و سختی مضاعفی که بر دوش مددکاران عاشق باقی گذاشت.
یکی از مددکارانی که تازه از قرنطینه ابتلا به کرونا بیرون آمده، میگوید: روزهای سختی بود. چیزی ته قلبم میگوید اگر دعای بچههای مرکز نبود شاید اینطور نمیگذشت و شاید تسلیم بیماری میشدم. روزی که به سر کار برگشتم، با عدم موافقت خانوادهام مواجه شدم اما مقاومت کردم و به کار برگشتم. باورم نمیشد که این بچهها اینقدر دلتنگ و نگرانم شدهاند و البته این را اضافه کنید به سختی کاری که همکارانم به واسطه بیماری من با آن دست به گریبان بودند.
مددیار بهبودیافته از اعتیاد که در مرکز جامع کاهش آسیب بانوان مشغول شده و او هم بتازگی از بند بیماری کرونا رها شده است، میگوید: 25 سال مصرفکننده مواد بودم، در دوره ترک اعتیادم اینقدر درد نکشیدم که طی مدت ابتلا به کرونا اذیت شدم ولی برگشتم تا این مرکز بسته نشود و این زنان رانده و مانده از اینجا هم نشوند. وی درباره ماهیت کار این مرکز میگوید: مددکاری در کل شغل سختی است اما مددکاری در زمینه اعتیاد، آن هم در مواجهه با زنان و کودکان کارتنخواب سختتر است. عبور هر روزه از این منطقه برای رسیدن به محل کار که با تهدید و ارعاب قاچاقچیانی که طعمههایشان از وقتی مددجوی ما شدهاند به راحتی قبل تسلیم خواستههای آنها نمیشوند هم برای خودش داستانی است.
علیزاده، مدیرعامل موسسه «نور سپید هدایت» و مدیر «مرکز جامع کاهش آسیب زنان» و «مددسرای بانوان شوش» در تایید حرفهای همکارش میگوید: همکاران من در واقع اعضای یک خانواده هستند و مهمترین ویژگی آنها عشق است، چون هیچ چیزی غیر از عشق نمیتواند کسی را وادار کند این طور صادقانه به کسانی خدمت کند که حتی نزدیکانشان هم سعی میکنند ردی از نام و خاطراتشان در خاطرشان نماند. همکاران من عاشق خدمت و بهبود کیفیت زندگی مددجویانند و شاید همین انگیزه والای انسانی است که سختیهای کار و نامهربانی و ناسپاسی بسیاری از مسؤولان را تاب میآورند و من ایمان دارم آثار خیر دعای مددجویان مرکز در جایجای زندگی اینها به چشم میخورد.
* خبرنگار
ارسال به دوستان
در هفتمین سال ریاستجمهوری روحانی سوء مدیریت در شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه و آینده مبهم کارگران این شرکت، موجب انتقاد عمومی نسبت به نحوه واگذاری شرکتهای دولتی به بخشخصوصی شده است
ارباب تپهها
معاون پیشین سازمان خصوصیسازی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره واگذاری هفتتپه:
هیأت واگذاری باید پاسخگو باشد
گروه اقتصادی: ریل خصوصیسازی در ایران در دهه 80 خورشیدی گذاشته شد و تاکنون قریب به 850 بنگاه دولتی به بخش خصوصی یا تعاونی واگذار شده است. با این حال قطار واگذاریها تقریبا هیچگاه روی ریل صحیح خود قرار نگرفت. تاکنون گزارش شفافی درباره واگذاریهای صورت گرفته منتشر نشده و هیچکس نمیداند چه بلایی بر سر واحدهای واگذار شده آمده است، حتی سامانه منسجمی برای دریافت نام واحدهای واگذار شده وجود ندارد و روسای سازمان خصوصیسازی هر ساله در نشستهای خبری خود تعداد واحدهای واگذار شده را اعلام میکنند. در سالهای اخیر اما با تشدید شکستهای پی در پی در واگذاریهای صورت گرفته، در کنار اعتراضات کارگری، گوشهای از فجایع رخداده به نام خصوصیسازی در حال برملا شدن است. در این بین کارنامه دولت حسن روحانی در اجرای خصوصیسازی از دیگر دولتها سیاهتر است. از خصوصیسازیهای شکستخورده در سالهای اخیر میتوان از شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، پالایشگاه کرمانشاه، کشت و صنعت مغان، آلومینیوم المهدی هرمزگان، کشت و صنعت کارون خوزستان، مجتمع گوشت اردبیل و... نام برد؛ کارخانههایی که حکم قلب تپنده جغرافیای خود را دارند و حالا هزاران کارگر و کارمند این بنگاهها بیکار شدهاند. وضعیت خصوصیسازی در دولت روحانی آنقدر وخیم بود که رئیس سازمان خصوصیسازی آن، یعنی میرعلیاشرف عبداللهپوریحسینی تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. پوریحسینی اوایل مهر 1392 از سوی وزیر امور اقتصادی و دارایی به عنوان رئیس سازمان خصوصیسازی و معاون وزیر اقتصاد منصوب شد. روایت واگذاریهای صورت گرفته در دوره وی را میتوان با عنوان «آنچه نباید در خصوصیسازی انجام داد» در اختیار آیندگان قرار داد تا از اشتباهاتش پند بگیرند. پوریحسینی تا سال 1398 در این سازمان فعالیت داشت تا اینکه مرداد 1398 خبر بازداشت او با دستور مقامات قضایی و با اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و تضییع گسترده اموال عمومی و دولتی در رسانهها منتشر شد. اما در بین تمام این خصوصیسازیها، داغ و سوز واگذاری هفتتپه از دیگر موارد بیشتر است. واگذاری هفتتپه نمونه تمام و کمال یک خصوصیسازی اشتباه است که در آن میتوان انواع و اقسام تخلفات را مشاهده کرد.
* قیمتگذاری پرحاشیه
نحوه واگذاری شرکت هفتتپه همچون سایر شرکتهایی که در دولت فعلی به بخش خصوصی واگذار شدند، خالی از اشکال نبوده و شائبههایی درباره قیمتگذاری آن مطرح شده است. به عنوان نمونه کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در سال 1394 به قیمتی که سال 1393 تعیین شده بود (290 میلیارد تومان) واگذار شد. این رقم تقسیط شد و در پرداخت اول اسدبیگی 6 میلیارد تومان در اختیار سازمان خصوصیسازی قرار داد، جالب اینجاست که در همین ابتدای مسیر این فرد تسهیلات 10 میلیاردی برای رونق تولید دریافت کرد. به زبان ساده سرمایه اولیه و آورده اسدبیگی توسط بانک پرداخت شد. جزئیاتی از پرداخت یا عدم پرداخت اقساط بعدی در دست نیست اما با وجود تولید این مجموعه اقتصادی، بازپرداخت این اقساط کار دشواری نبوده است. مسلما تقسیط امری قانونی است اما با در نظر گرفتن اینکه هزینه واگذاری شرکت صرفا 5 درصد کل مبلغ فروش است و اقساط بعدی قرار بوده در بازههای ۶ ماهه بدون هیچ سودی دریافت شود در بهترین حالت و با خوشبینانهترین نگاه اقدامی شتابزده و غیرکارشناسی بوده است.
* رهاسازی پس از خصوصیسازی
طبق ماده 4 اساسنامه سازمان خصوصیسازی در بخش وظایف، این سازمان به «نظارت و پشتیبانی بعد از واگذاری برای تحقق اهداف واگذاری مکلف شده است»؛ اتفاقی که هیچگاه برای هفتتپه رخ نداده است. گفتنی است رئیس وقت سازمان خصوصیسازی از واگذاری این شرکت به بخش خصوصی کاملا ابراز رضایت و این موضوع را بارها در گفتوگوهای رسانهای اعلام کرده است. پوریحسینی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری 27 آبان 97 از این واگذاری دفاع کرد و گفت: صاحبان جدید شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه از زمان واگذاری حدود 300 میلیارد تومان در این شرکت سرمایهگذاری کردهاند. آنها کارخانه MDF و رب را به این مجموعه اضافه کردهاند. هزار هکتار از زمینهای در اختیار این شرکت (20 قطعه 50 هکتاری) را به کشت انگور و مرکبات اختصاص دادهاند که حدود 6 قطعه عملیاتی شده است. وی در ادامه افزود: صاحبان این شرکت قرار است 500 میلیارد تومان دیگر نیز در آن سرمایهگذاری انجام دهند. رئیس سازمان خصوصیسازی گفت: صاحبان جدید حقوق معوقه کارگران را از ۷ ماه به ۲ ماه رساندهاند. تمام این دفاعیات پوریحسینی از صاحبان شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در حالی آن زمان انجام شد که حدود ۲ هفته از اعتراضات کارگری این شرکت نسبت به حقوق معوقه خود میگذشت و کارگران معتقد بودند 5 ماه است حقوق خود را دریافت نکردهاند و از سوی دیگر سوءمدیریت روسای جدید برای آنها مسجل شده بود اما رئیس وقت سازمان خصوصیسازی علاقهای به فهم این موضوع نداشت. شاید اگر در همین برهه زمانی یک تصمیم مقتضی در این رابطه اتخاذ میشد هیچکدام از اتفاقات اخیر رخ نمیداد.
5 سال پس از خصوصیسازی هفتتپه، پرداخت حقوق کارگران بارها با تاخیر مواجه شده و این در حالی است که کارفرمای شرکت با سوءاستفاده از این شرایط، چندین بار در بازپرداخت تعهدات ارزی و تسهیلات اعتباری خود زمان خریده است. در هفتههای جاری هم که دادگاه تخلفات ارزی و بانکی امید اسدبیگی به اتهام فساد 5/1 میلیارد دلاری در حال برگزاری است، صرفا در یک فقره، طبق اظهارات نماینده دادستان به یکی از مدیران بانک مرکزی 700 سکه بهار آزادی داده است. با این حال، وی مسأله حقوق کارگران را پیش کشیده و عنوان کرده به دلیل پرداخت حقوق کارگران از محل تسهیلات نتوانسته دیون خود را بازگرداند.
* بیاعتنایی به درد کارگر
ماجرای هفتتپه و خصوصیسازی غلط دولت تدبیر اما پایان خطای دولت در این موضوع نبود؛ مسؤولان دولت پس از واگذاری مجموعه هفتتپه، به غیر از اینکه هیچ نظارتی بر مدیریت این مجموعه نداشتند، نسبت به اعتراضات کارگران هم بیتفاوت بودند. در جریان واگذاری هفتتپه، بارها اعتراضات کارگران این شرکت مقابل فرمانداری شوش و حتی در خیابانهای این شهرستان و مقابل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شوش برگزار شد اما هیچگاه استاندار خوزستان و سایر مسؤولان استانی از فرماندار گرفته تا نمایندگان استان خوزستان صدای این اعتراضات را نشنیدند و اقدامی در جهت تحقق مطالبات صنفی این کارگران مظلوم انجام ندادند.
این بیتفاوتی مسؤولان دولتی در حالی بود که صدای کارگران هفتتپه به رغم میل باطنی آنها توسط معاندان ایران هم شنیده شد و حاشیههای زیادی را ایجاد کرد.
با تشکیل مجلس جدید شورای اسلامی و در غیاب مسؤولان دولتی، حالا گروهی از نمایندگان جریان انقلاب پیگیر مشکلات کارگران شدهاند، از سوی دیگر دیوان محاسبات قرار است به صورت ویژه به بررسی این موضوع ورود کند.
در بخشی از دادگاه مدیران هفتتپه، پای استاندار خوزستان هم به این پرونده باز شد. طبق گفتههای قاضی پرونده متهمان ارزی شرکت هفتتپه و نماینده دادستان و اظهارات متهمان پرونده، در جلسات ابتدایی این دادگاه از زد و بندهای امید اسدبیگی پردهبرداری شده تا جایی که پای غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان و همسر او و مجتبی شهیدزاده رئیس صندوق توسعه ملی، مدیر شعب استان تهران بانک کشاورزی و... به این جریان باز شد. با در نظر گرفتن تمام این موارد، علت بیتوجهی استاندار خوزستان به اعتراضات کارگری شرکت هفتتپه مشخص میشود.
***
تبعات غفلت از اهلیتسنجی به روایت آمار
شرکت هفتتپه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان شکر در ایران (پیش از واگذاری) و از قطبهای صنعتی کشور در سال 1394 به 2 فرد بهاصطلاح سرمایهگذار به نامهای امید اسدبیگی و مهرداد رستمی واگذار شد. این دو از کمترین تخصص در امر کشاورزی و صنعت نیشکر برخوردار نبودند و صرفا فعالیتهایی در امر تجارت انجام داده بودند.
نخستین و اصلیترین انحراف از قانون در همین ابتدای مسیر رخ داده است. موضوع اهلیتسنجی در مصوبه 18 مهرماه سال 88 شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی مطرح شده و در آن آمده است: «پیش از واگذاری باید درباره احراز و پایش اهلیت مدیریتی در واگذاری سهام و شرکتهای مورد واگذاری اقدامات لازم صورت گیرد».
برخی مسؤولان دولتی این قانون را صرفا در اهلیت مالی خلاصه کردهاند، در حالی که به صورت شفاف در قانون از لفظ اهلیت مدیریتی نام برده شده است. از سوی دیگر در آییننامهای که نزدیک به ۲ سال پیش برای این قانون تنظیم شده، آمده است: «توانگری مالی، اهلیت مدیریتی، فنی و داشتن بیزینسپلن شاخصهای اصلی برای ارزیابی اهلیت افراد حقیقی و حقوقی برای تصاحب سهام است» که احراز این موارد وظیفه سازمان خصوصیسازی است. برای فهم دقیقتر عدم اهلیت مدیران جدید هفتتپه میتوان به بررسی آمارهای تولید این شرکت پرداخت.
بنا بر این گزارش، از زمان واگذاری این شرکت به بخش خصوصی، میزان تولید سالانه شکر آن از 70 هزار تن به 30 هزار تن رسیده و سطح زیرکشت آن از 8600 هکتار به 7300 هکتار کاهش یافته است. همچنین سطح برداشت نیشکر آن از متوسط 8400 هکتار به کمتر از متوسط 6700 هکتار تقلیل یافته و بدهیهای شرکت از حدود 400 میلیارد تومان به بیش از 1000 میلیارد تومان رسیده است.
***
معاون پیشین سازمان خصوصیسازی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره واگذاری هفتتپه:
هیأت واگذاری باید پاسخگو باشد
معاون پیشین سازمان خصوصیسازی درباره اشکالات موجود در سازوکار خصوصیسازی به «وطن امروز» گفت: با توجه به بیانات رهبر انقلاب مبنی بر واگذاری شرکتها در بورس، متاسفانه دولت به این سمت نرفت و شرکتها را بیشتر به اشخاص واگذار کرد. به طور مثال کشت و صنعت پارس را که یکی از زیرمجموعههای کشت و صنعت مغان است در بورس واگذار میکنند اما خود شرکت مادر را به جای واگذاری در بورس به شخص حقیقی واگذار کردند.
دولت آقای روحانی از زمانی که روی کار آمده است نتوانسته یک شرکت را از طریق سازمان خصوصیسازی در بورس واگذار کند. شرکتی مثل شستا هم که در بورس واگذار شد، درآمدش به جیب دولت نمیرود و منافعش برای بازنشستهها است.
اسماعیل غلامی بهترین راه خصوصیسازی را عرضه بنگاههای دولتی در بورس دانست و اظهار داشت: هم ما به بورس خدمت کردیم هم بورس به ما. وقتی یک شرکت از طریق بورس واگذار میشود، نظارت بر این شرکت به سازمان بورس واگذار میشود. همچنین این سازمان وظیفه دارد اطلاعات و صورتهای مالی شرکتها را دریافت و حسابرسی و برگزاری مجمع سالانه آن شرکت را بررسی کند.
وی تاکید کرد: فرابورس هم جایگزین بسیار مناسبی برای به مزایده گذاشتن شرکتها بود که متاسفانه از این ظرفیت هم استفاده نشد. در مزایده، قیمتهای پیشنهادی در یک پاکت در بسته ارائه میشود و شفافیتی در قیمتگذاری وجود ندارد اما در فرابورس خریدار و فروشنده کاملا شفاف با هم رقابت میکنند و قیمت مبادلهشده بر اساس تبانی تعیین نمیشود.
غلامی خاطرنشان کرد: دولت شرکتهای خوبش مثل ملی حفاری را هم واگذار نکرد. آییننامه ماده 22 اصل 44 درباره استفاده از شرکتهای تامین سرمایه برای قیمتگذاری سهم بود که با تغییر این آییننامه، قیمتگذاری را از شرکتهای تامین سرمایه گرفتند و عملا این شرکتها روی کاغذ ماندند.
وی افزود: با توجه به ارزش بالای شرکتهای دولتی، در صورتی که خریدار بخواهد صرفا 20 درصد کل مبلغ شرکت را به صورت نقدی پرداخت کند، باز هم توانایی تامین این مبلغ را که به طور مثال حدود 2هزار میلیارد تومان میشود ندارد و اساسا چنین نقدینگی بزرگی در دست اشخاص موجود نیست، به خاطر همین هم سازمان خصوصیسازی برای واگذاری این شرکتها به اشخاص، به تخفیفات و تسهیلات زیادی مانند تنفس در پرداخت، خرید با سرمایه اولیه اندک و واگذاری با اقساط بلندمدت روی میآورد. نتیجه این میشود که 2 نفر جوان بدون هیچگونه تخصص و حضور در مجموعههای کارگری میآیند و شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه را با یک مبلغ پایین و به امید کمک گرفتن از دولت خریداری میکنند؛ دولت اگر توانایی کمک کردن داشت که دیگر مجموعههایش را نمیفروخت.
معاون پیشین سازمان خصوصیسازی ضمن واکاوی ریشههای شکست این نوع واگذاریها بیان کرد: هیچ کدام از این شرکتها هم سودشان به اندازهای نیست که خریداران بتوانند مبلغ اقساط خرید شرکت را از سود آن پرداخت کنند و به همین دلیل در آینده به مشکل میخورند. برخی از این شرکتها هم مانند ایرانخودرو و سایپا زیانده هستند. به گفته وزیر صمت، این 2 شرکت 40 هزار میلیارد تومان زیان انباشته دارند. با توجه به اینکه مردم برای خرید خودروهای این شرکتها آن هم به قیمت روز زمان تحویل و در سطح خودروهای خارجی صف میبندند اما این شرکتها مانند یک غده سرطانی پولهایی را که از سمت دولت و مردم به آنها داده میشود میخورند و توانایی رقابت با هیچ خودروساز خارجی را هم ندارند. هیأت واگذاری باید در رابطه با واگذاریهای اشتباهی که انجام شده است پاسخگو باشد.
ارسال به دوستان
سید مقاومت چگونه بازی دشمنان را برهم زد؟
محمدحسین مهدویزادگان: حضور طرفداران گروه 14 مارس در خیابانهای بیروت و تصرف اماکن دولتی با هدف ایجاد آشوب مستمر و دائمی در لبنان، منجر به بروز بحران در این کشور شده است. مربع «واشنگتن- تلآویو-پاریس-ریاض» بار دیگر هدایت اغتشاشات داخلی در لبنان را در دست گرفته و سودای وقیحانه و همیشگی «خلع سلاح مقاومت» و تبدیل کردن لبنان به حیاط خلوت رژیم صهیونیستی را در سر دارند. این بار نیز «سمیر جعجع» و «سعدالدین حریری» که به ترتیب 2 مهره اصلی موساد و سازمان اطلاعات خارجی فرانسه (DGSE) محسوب میشوند، هدایت داخلی و میدانی اغتشاشات را در دست گرفتهاند و در لابهلای بندر متلاشیشده بیروت به دنبال «تصاحب کامل قدرت» هستند.
اما در آن سوی میدان و فارغ از هیاهو و بلوایی که در سرزمین سروها رخ داده است، «سید مقاومت» با همان اعتماد به نفس همیشگی، ایمان و صلابتی که از اجداد طاهرین خود به ارث برده، مشغول «رصد هوشمندانه» اوضاع داخلی کشورش است. امانوئل مکرون، رئیسجمهور کمعقل و پرادعای فرانسه در سفر به بیروت، وظیفه داشت «تحریک هیجانی مقاومت» را در دستور کار قرار دهد. مکرون میان خرابههای بندر بیروت آمد و در تئاتری که از ماهها قبل دیالوگهای آن را به همراه ترامپ و نتانیاهو مرور کرده بود، اعلام کرد «بازچینش معادلات سیاسی لبنان» را بر عهده خواهد گرفت! قطعه بعدی پازل که باید چیده میشد، «واکنش هیجانی حزبالله» و ایجاد جنگ داخلی در بیروت میان طرفداران و مخالفان مقاومت بود. با این حال مکرون هر اندازه صبر کرد، خبری از این «قطعه سرنوشتساز» نشد! سیدحسن نصرالله در سخنرانی خود اعلام کرد به «کمک» کشورها در بازسازی لبنان و گامی که آنها در راستای «ثبات» این کشور برمیدارند، به دید مثبت مینگرد! سید مقاومت البته با طرفهای مقابل هم اتمام حجت کرد: «کمک» به جای «محوریت»!
فراتر از آن، دبیرکل حزبالله، معیار سنجش هر گونه نیت و کمکی به لبنان را «ایجاد ثبات» در این کشور دانست. به عبارت بهتر، سیدحسن نصرالله «ثبات لبنان» را خط قرمزی دانست که هیچکس نباید از آن عبور کند. قهرمان جهان عرب بخوبی دریافته است «ثبات لبنان» دقیقا آن چیزی است که مکرون و ترامپ نمیخواهند. یعنی دقیقا در همین نقطه پیامی که باید را به دشمنان لبنان مخابره کرد. او از یک سو مقابل هیجانی شدن صحنه بازی طراحی شده از سوی غرب در بیروت ایستاد و این نقشه را خنثی کرد و از سوی دیگر، در یک سخنرانی منطقی و هوشمندانه، حدود و ثغور دخالت دیگران در صحنه بازسازی این کشور را تشریح کرد.
صورت مسأله پیچیده اما زیباست! دبیرکل حزبالله لبنان در مواجهه با هر گونه بحرانی در این کشور، نخست «بازی رقیب» را از «خفا» به «آشکار» میآورد و دشمن را در یک وضعیت «غیرقابل پیشبینی» قرار میدهد. در جریان جنگ 33 روزه در سال 2006 میلادی نیز حزبالله بازی رژیم اشغالگر قدس و متحدان آن را که قرار بود مدتی دیگر آغاز شود، با «اقدامی پیشدستانه» عیان کرد. در چنین شرایطی رقیب از یک سو ناچار است بازی خود را آغاز کند و از سوی دیگر، آمادگی لازم را برای هدایت این بازی ندارد. دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان پس از «آشکارسازی بازی رقیب»، اجزای این بازی را به صورت مصداقی برای افکار عمومی لبنان و جهان تشریح میکند و سپس، در مواجهه با هر جزء این بازی، طرح و اقدامی در پیش میگیرد. این همان رمز پیروزی و موفقیت حزبالله در مواجهه با دشمنان ملت لبنان است.
همگان به یاد دارند سال 2007 میلادی، حزبالله و دیگر اضلاع جریان 8 مارس چگونه شورش مزدوران سمیر جعجع و سعدالدین حریری را در عرض کمتر از یک روز مهار کردند. حزبالله بخوبی آموخته است چگونه «تاکتیک متناسب» با هر گونه نقشه دشمن را در «بزنگاههای حساس» پیاده کند. این همان هوشمندی و ذکاوتی است که دشمنان غربی، عربی و صهیونیست مقاومت را در «محاسبه رفتار آن» سردرگم و در عرصه میدانی و عملیاتی، آنها را به لشکری پرهیاهو اما شکستخورده تبدیل میکند.
حزبالله و حامیان بیشمار آن، بار دیگر آمادهاند تا ثبات واقعی کشور خود و البته رسوایی دشمنان امنیت لبنان و منطقه را رقم زده و درس دیگری را به مهرههای غرب و رژیم صهیونیستی در بیروت بدهند. بدون شک سرزمین سروها به برکت خون پاک شهدای حزبالله از این توطئه نیز نجات پیدا خواهد کرد. «امنیت لبنان» متغیری وابسته به «سلاح مقاومت» است؛ سلاحی که تضمینکننده آرامش، امنیت و عزت لبنان در منطقه و جهان بوده و خواهد بود. در چنین شرایطی بهتر است مکرون و ترامپ به جای رایزنیهای پشتپرده درباره اوضاع لبنان، خود را برای اعلام رسمی شکست دوباره سیاستهایشان در منطقه آماده کنند.
ارسال به دوستان
مروری بر کارنامه سیاه حقوق بشری گروهک تروریست منافقین
ذبح انسانیت در عملیات مهندسی
دکترسیدمحسن موسویزاده*: «بعد از کشف اجساد، سازمان اعلام میکند خسرو زندی اصلا هوادار ما نیست، در حالی که من در اینجا به عنوان فردی که مستقیما در این عمل شرکت داشتم و از عاملان این جریان بودم و به عنوان فرمانده اول نظامی منافقین در تهران میگویم خسرو زندی یکی از اعضای عملیاتی بخش ما بود و در این جریان شرکت داشت و اگر سازمان تا به حال خسرو زندی را انکار میکرده، مرا دیگر نمیتواند انکار و تکذیب کند... آقای رجوی، مسؤول شورای ملی مقاومت و آقای زرکش، قائممقام و مسؤول اول و فرمانده اول سیاسی نظامی در جریان شکنجهها قرار داشتند». (مهران اصدقی از عوامل شکنجه پاسداران در عملیات مهندسی)
گروهک تروریستی منافقین از زمان ورود به فاز مسلحانه خود را دست بالاتر از نظام میدانست. همین مسأله سبب شد آنها با ارائه تحلیلهایی مانند اینکه جمهوری اسلامی فاقد پایگاه طبقاتی بوده و بیشتر به طیفهای مختلف وابسته است، نابودی نظام را امر راحتی تلقی کنند. گروهک منافقین در تحلیلهای خود عنوان میکرد جمهوری اسلامی را میتوان با یک تکانه که شامل تظاهرات مسلحانه یا ترور و کودتا باشد، نابود کرد. گروهک منافقین متأثر از به قدرت رسیدن لنین در شوروی، مردم را پیرو طرف پیروز میدانست و میگفت بعد از پیروزی مردم حکومت ما را قبول خواهند کرد. با این حال برخلاف این تحلیل، اقدامات تروریستی این گروهک در به شهادت رساندن شهیدان بهشتی، باهنر و رجایی و همچنین تظاهرات 5 مهر1360 نتوانست سبب نابودی جمهوری اسلامی شود. اتفاقا خلاف تحلیل منافقین هر چه از 30 خرداد 1360 میگذشت، حلقه محاصره منافقین تنگتر میشد. با این حال غرور سازمان و تحلیل جامعه ایران بر اساس اندیشههای التقاطی مانع از این شد آنها پی به چرایی شکستهای خود ببرند.
همین مسأله موجب شد مرکزیت گروهک تروریستی منافقین 19 بهمن1360 دچار ضربه شده و افرادی مانند موسی خیابانی کشته شوند. همین مسأله سبب شد گروهک منافقین اعلام کند حذف موسی خیابانی، ضربهای به اندازه ضربه سال 1350 و تغییر ایدئولوژی در سال 1354 نبوده و ما میتوانیم دوباره سر بلند کنیم. به عقیده این گروهک این ضربه در نهایت فقط پیروزی نهایی را به تأخیر انداخته است. هر چند گروهک منافقین سعی کرد بعد از ضربه 19 بهمن بر تمهیدات امنیتی خود اضافه کند اما با تمام تدابیر اتخاذ شده مانند کنترل بیشتر خانههای تیمی و دقت در اجاره خانهها، باز هم این مسائل نتوانست جلوی ضربه بعدی بر آنها را بگیرد. بر این اساس اردیبهشت 1361 بخش اجتماعی منافقین توسط نظام متلاشی شد. البته باز هم منافقین تحلیل میکردند این ضرباتی که میخوریم در برابر نتایج عظیمی که به دست میآوریم، ناچیز است(!) گروهک منافقین معتقد بود «اقدامات ما افراد و نیروها را به میدان میآورد و ماهیت حکومت را برملا میکند از این رو اگر در این راه کشته بدهیم، ضرر نکردهایم».
با این حال ضربه مرداد 1361 به مثابه تلنگری، سبب شد این گروهک درصدد بررسی دقیقتر چرایی ضربات مهلکی باشد که در مدت کوتاهی بر این سازمان تروریستی وارد آمده بود. 10 مرداد 1361 بخش روابط سازمان زیر ضربه رفت و جمعی از کادر و اعضای تروریست کشته و زخمی و تعداد کثیری نیز دستگیر شدند. گروهک منافقین 4 عامل را در ضرباتی که خورده بود، مؤثر میدانست؛ اول روش تعقیب و مراقبتی که نیروهای حزباللهی در پیش گرفته بودند، دوم شنود، سوم بازجویی و چهارم نفوذ نظام در سازمان.
منافقین عنوان میکردند بعد از 30 خرداد ما در بحث نظامی به دلیل ضرباتی که به حکومت وارد کردیم یا دست بالا را داشتیم یا اینکه در حالت متوازن با نیروهای حکومتی قرار داشتیم. با این حال به دلیل کمتوجهی به اطلاعات در این بحث از حکومت عقب افتادیم. بر اساس این تحلیل حکومت توانسته بود بخشی از دستگیرشدگان را جذب کرده و پی به روش آنها ببرد. منافقین مدعی بودند حکومت در کسب اطلاعات از عناصر ساواک هم استفاده کرده است (این مسأله بارها توسط مسؤولان تکذیب شد). منافقین معتقد بودند «هر جا ما بحث اطلاعات را جدیتر گرفتهایم، مانند انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی موفقتر عمل کردهایم». در راستای چنین تحلیلی گروهک منافقین توجه بیشتر به بحث اطلاعات را در دستور کار قرار میدهد. این عملیات توسط منافقین «عملیات مهندسی» نام گرفت. در جریان این عملیات قرار بود عناصر اطلاعاتی که مسؤول برخورد با منافقین هستند، ربوده و تخلیه اطلاعاتی شوند. تحلیل درباره «عملیات مهندسی» این بود که کار مهندسی پیچیدهتر از کار عملیاتی است و احتمال بریدن هست: «ما شکنجه میکنیم، چون مجبور هستیم ولی وقتی حاکم شویم، نمیکنیم.... جنگ ما با رژیم، جنگ 2 سازمان مهندسی است. هر کدام بیشتر شکنجه کند، برنده است».
تلاش برای پی بردن به روشهای اطلاعاتی نظام سبب میشود منافقین شنود بیسیم نیروهای نظامی و کمیته را در دستور کار قرار دهند. منافقین در شنودهای خود متوجه عبارت عبدالله پیام میشوند و تصور میکنند شبکهای تحت این نام مسؤول شناسایی و برخورد با آنهاست. آنها برای پی بردن به این شبکه 2 نفر از پاسداران افتخاری کمیته انقلاب اسلامی به نامهای «طالب طاهری» 16 ساله و «محسن میرجلیلی» 25 ساله را با جعل عنوان کمیتهای ربوده و به خانه تیمی منتقل میکنند. 2 پاسدار دستگیر شده در مقر مذکور با دیدن عکس موسی خیابانی بر دیوار متوجه میشوند ربوده شدهاند و توسط منافقین تحت بازجویی قرار دارند. شکنجهگران گمان میکردند طالب طاهری و محسن میرجلیلی از اعضای گروه 30 نفره آقا عبدالله هستند، از این رو پس از انتقال 2 پاسدار به شکنجهگاه، شکنجه از آنها را به سرعت آغاز میکنند.
اصدقی که جزو شکنجهگران بوده در این باره گفته است: «طالب را داخل اتاق و محسن را داخل حمام بردیم و به منظور آگاهی از فعالیت 2 پاسدار دستگیرشده با کابل به جان آنها افتادیم. آنها ابتدا مقاومت میکردند و وقتی شدت شکنجه افزایش یافت و با هویه بخشی از بدن آنها را سوزاندیم، آنها اسامی خود را بیان کردند که وقتی با مدارک همراه آنها کنترل کردیم و مطمئن شدیم درست میگویند و مأموریت آنها به منظور مقابله با فعالیتهای منافقین نبوده است، سریعا به مسؤولان مافوق خود گزارش دادیم».
با وجود معلوم شدن عدم ارتباط این 2 پاسدار با ضربه زعفرانیه اما پاسدار بودن گناهی بود که گروهک منافقین نمیتوانست از آن چشمپوشی کند، لذا انتقامگیری جای خود را به کسب اطلاعات داد. اصدقی گفته است: «من به همراه مصطفی [معدنپیشه] و شهرام [روشنتبار] و محمدرضا، کار شکنجه را شروع کردیم. ابتدا آنها را روی صندلی بستیم و سپس صندلی را خواباندیم. من با کابل میزدم و مصطفی معدنپیشه دهانشان را با پارچه گرفته بود تا صدا بیرون نرود و وقتی مصطفی میزد، من دهانشان را میگرفتم. آنها مرتب مطالب را تکذیب میکردند و هنگامی که خیلی از فشار ضربات دردشان میآمد اللهاکبر میگفتند. بر اثر زدن با کابل تاولهایی که روی پاهای آنها بود ترک میخورد و خون جاری میشد. به مصطفی گفتم پاهایشان را باندپیچی کند تا بتوانیم مجددا آنها را بزنیم. بر اثر ترکیدن تاولها خون کف حمام راه افتاده بود و وقتی شکنجه محسن تمام میشد، او را بیرون میآوردیم و طالب را داخل حمام میبردیم».
مسعود قربانی، مسؤول بازجویی از طالب طاهری و محسن میرجلیلی نیز درباره عملیات مهندسی گفته است: «ابریشمچی اطلاعات میخواست و این 2 نفر حتی یک کلمه به ما نگفتند. جواد گفت باید کبابشان کنیم. مصطفی رفت و پیکنیک و سیخ کباب آورد. جواد سیخ را روی پیکنیک داغ کرد تا سرخ شد و به ران طالب چسباند. یک بار هم سیخ سرخ شده را روی پهلوی طالب گذاشت. تمام حمام پر از دود و بوی سوختگی شده بود. با انبر، ناخن محسن میرجلیلی را هم کشیدم. از حال رفت، وقتی به هوش آمد دیگر ناامید شده بودیم. به دستور مستقیم ابریشمچی به آنها سیانور تزریق کردیم و هنوز در حال جان دادن بودند که هر 2 نفر را در پتو پیچیدیم و داخل صندوق عقب ماشین گذاشتیم. هنوز نفس میکشیدند که در بیابانهای باغ فیض در اطراف تهران دفنشان کردیم. یعنی هنوز زنده بودند که رویشان خاک ریختیم. درباره شاهرخ طهماسبی هم که پاسدار بود و ۲۸ سال داشت بعد از 10 روز شکنجه سخت در حمام، وقتی اطلاعات نداد، به دستور ابریشمچی او را کشتیم و جنازهاش را در پارچهای پیچیدیم و داخل یک کارتن بزرگ در بیابانهای عباسآباد تهران رها کردیم».
بررسی عملیات مهندسی توسط گروهک تروریستی منافقین علاوه بر آشکار کردن ماهیت این سازمان تروریستی، نشان میدهد منافقین باز هم در انجام چنین عملیاتی دچار اشتباه محاسباتی شده بودند و به جای اینکه بعد از ضربه خوردنهای متعدد متوجه جایگاه متزلزل خود در بین مردم شوند، به این نتیجه رسیده بودند کل ضربات وارده بر آنها ناشی از اقدامات یک گروه اطلاعاتی است و آنها میتوانند با ضربه به این گروه از تداوم ضربات بر خود جلوگیری کنند. منافقین در تحلیلهای خود از این نکته غافل بودند که نخستین و مهمترین عامل ضربه به آنها، نداشتن پایگاه مردمی است؛ مسألهای که سبب شد خود مردم برای مقابله با آنها وارد میدان شوند.
* پژوهشگر بنیاد هابیلیان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|